موضوع: "بدون موضوع"

آموزش وبلاگ نویسی و ورد در حوزه ریحانه النبی سلام الله علیها

آموزش وبلاگ نویسی و ورد در حوزه ریحانه النبی سلام الله علیها

ان شاءالله تابستان که شد شروع می کنیم.

ان شاءالله تابستان که شد شروع می کنیم.

مسئله امروز یا چند سال اخیر نیست، مدت هاست که خیلی از ما با این رویکرد که هر زمان سرمون خلوت شد کارفرهنگی می کنیم به صورت فصلی و مقطعی کاری را انجام میدیم و خیلی مواقع هم اصلاً ادامه اش نمیدیم و فراموشش می کنیم.
علت این اتفاق چیه؟ شخصاً فکر می کنم چون تعریف و شناخت صحیحی نسبت به کارفرهنگی نداریم. چرا که کارفرهنگی اصلا در شروع خلاصه نمیشه بلکه در تداوم و بقا هست که “هویت” خودش را پیدا می کند. مثال این موضوع هم رسالت حضرت محمد (صل الله علیه و آله و سلم) هست.
تصور کنید در ساحلی ایستادید و تصمیم میگیرید کارفرهنگی کنید پس به دریا روبه رو شیرجه می زنید و شروع به شنا می کنید بعد از مدتی سر بر می گردانید و تا به ساحل نگاه کنید ولی چیزی جز دریا نمی بینید. بعد به رو به رو نگاه می کنید و باز هم چیزی جز دریا نمی بینید.منظورم چیه؟ شروع کارفرهنگی به اراده ماست ولی پایان داستان باز هست و افرادی را که جذب شان کردیم نمی توانیم در این دریا سرگردان رها کنیم.

مثل یک پزشکِ دوره‌گرد

مثل یک پزشکِ دوره‌گرد

ما باید مثل پیامبر سراغ افراد برویم. درباره‌ی پیغمبر گفته شده است: «طبیب دوّار بطبّه قد احکم مراهمه و احمی مواسمه»؛ پیغمبر مثل یک پزشکِ دوره‌گرد حرکت میکرد. پزشکان در مطب خود مینشینند تا مردم به آنها مراجعه کنند؛ اما پیغمبران نمینشستند تا مردم به آنها مراجعه کنند؛ آنها به مردم مراجعه میکردند. ۱۳۸۳/۱۰/۲۳
آیت‌الله خامنه‌ای، طلاب و روحانیون

روحانیتِ اَشرافی

روحانیتِ اَشرافی

اشرافیگری روحانیون، برایشان مضرّ است. آلوده شدن به برخی از پیرایه‌ها و ظواهری که در زندگی معمولی مردم، عادی است، برای روحانیون مضرّ است. طلبه و روحانی، بایستی ساده باشند و مظهر سادگی روحانیت هم، سادگی طلبگی است. ۱۳۶۳/۰۲/۲۷
آیت‌الله خامنه‌ای، طلاب و روحانیون

ادامه »

تفاوت ما با دیگران

تفاوت ما با دیگران

ما در حوزه‌های علمیه فرا گرفته بودیم و در کتابهای آداب المتعلمین هم نوشته‌اند که وقتی انسان درس میخواند، باید برای مقام نخواند. برای یک طلبه، این ننگ است که برای رسیدن به مقام مادی درس بخواند؛ اما در محافل دیگر و در مجامع معمولی، دنبال پول و مقام رفتن، هیچ عیبی نیست؛ یک ارزش هم محسوب میشود… فرق بین جامعه علمی ما و جوامع علمی و غیر علمی دیگر، این است. ۱۳۶۶/۰۹/۱۱
آیت‌الله خامنه‌ای، طلاب و روحانیون

۷ قانون برای نه گفتن به کودک:

۷ قانون برای نه گفتن به کودک:

حواس کودکتان را پرت کنید.
وقتی در حال انجام کار اشتباهی است٬ به او بگویید: بیا یک کار جدید کنیم یا بگویید: بیا ببین دارم چه کار میکنم!
فقط وقتی کودکتان در حال صدمه زدن به خود یا دیگری بود به او نه بگویید و از او بخواهید کاری را انجام ندهد.
از افعال مثبت استفاده کنید.
مثلا به جای اینکه بگویید با دستان خیس کتاب را ورق نزن بگویید: دست هایت را خشک کن بعد کتاب را ورق بزن
محدودیت های کودک را اعلام نکنید؛در عمل نشان دهید. مثلا وقتی در حال بهم ریختن کشو برای پیدا کردن یک لباس است به جای اینکه بگویید کشو را بهم نریز٬ بگویید: بعد از کارت کشو را مرتب کن
به فرزندتان حق انتخاب دهید. به جای اینکه بگویید: نه امروز پارک نمی رویم بگویید: به جای پارک رفتن برویم دوچرخه سواری یا استخر؛ یکی را انتخاب کن
قوانین را برای او از قبل مشخص کنید تا مجبور نباشید مرتب به او نه بگویید .
حرف خود را عوض نکنید فرزندتان باید یادبگیرد که نه٬ به معنی نه است و هیچ جیز نمیتواند آن را عوض کند.

چند نکته تربیتی

چند نکته تربیتی

1.تمرکز را در بچه‌ها تقویت کنید.
مثلا وقتی کودک کارتون می‌بیند او را دائم صدا نکنید یا وقتی نقاشی می‌کشد ریخت و پاش مداد رنگی‌هایش را به طور مرتب به او متذکر نشوید.
2. به کودکان فرصت دهید از دو تا هفت سالگی که سن شکوفایی خلاقیت آنان است راهی را برای انجام کارشان پیدا کنند و عجولانه با آن‌ها برخورد نکنید.
3. به بچه‌ها پیشنهاد کنید و دستور ندهید.
خواسته‌های خود را به جای دستور و تحقیر و تنبیه با لبخند زدن و پرسش همراه کنید.
با این کار کودکان یاد می‌گیرند به آن‌ها احترام گذاشته شود و از این رابطه لذت ببرند.

رتبه