موسسه آموزش عالی ریحانة النبی (سلام الله علیها)
سلاح ما، قلم است؛ سلاحمان را بر زمین نمی گذاریم....
سلاح ما، قلم است؛ سلاحمان را بر زمین نمی گذاریم....
پنجشنبه 97/10/06
ویژگی های کار جهادی:
ب) ایمان جهادی سوره نساء آیه 95
مؤمنان خانه نشین که زیان دیده نیستند با آن مجاهدانی که با مال و جان خود در راه خدا جهاد می کنند یکسان نمی باشند. خداوند کسانی را که با مال و جان خود جهاد می کنند به درجه ای بر خانه نشینان مزیت بخشیده و همه را خدا وعده (پاداش) نیکو داده و(لی) مجاهدان را بر خانه نشینان به پاداشی بزرگ برتری بخشیده است.
از اهداف ویژه حکومت اسلامی، تبیین و استقرار ارزش ها و معروف ها در جامعه است. بگونه ای که آحاد مردم در پناه این معارف الهی با فعالیت های فردی و اجتماعی شان به رشد و تعالی برسند. برای این کار، مبارزه و دفع زشتی ها و پلیدی ها و منکرات هم ضروری و هم لازم می شود ولی متأسفانه بعضی از افراد مسلمانی شان هیچ بروز خیر و پسندیده ای برای جامعه ندارد و منفعتی از آنها به مسلمین نمی رسد.
اکتفا به عنوان مسلمانی و بی تفاوت بودن نسبت به مسائل جامعه اسلامی از ویژگی های این افراد است. تذکری که قرآن برای این جماعت دارد این است که؛ از نظر اسلام ایمان بدون #عمل، یک حداقل است. ایمان کامل و ایمان حقیقی آن است که با جهاد در میدان عمل همراه باشد.
مقام معظم رهبری می فرمایند:«مؤمن حقیقی آن کسی است که ایمان را با جهاد و هجرت و نصرت همراه کند.»
در کار جهادی باید اراده ی انسان بر انجام کار قرار گیرد؛ صرف تأیید و جانبداری کردن کفایت نمی کند، بلکه باید برای کار به پا خواست.
سوره سبا آیه 46
[به مشرکان بگو: من شما را فقط یک پند می دهم و بدان توصیه می کنم، آن هم اینکه به خاطر #خدا دو نفر دو نفر یا یکی یکی به پا خیزید آنگاه درباره ی پیامبر بیندیشید.]
یکشنبه 97/10/02
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
شخصی میگفت در خواب به من گفتند به مردم بگو: برای رفع گرفتاریها و نگرانیها به زیارت حضرت زهرا علیهاالسلام ملتزم شوند.
بنده تعبیر این خواب را نفهمیدم، مگر اینکه گفته شود: حضرت زهرا علیهاالسلام برای مردمِ همین امروز کشته شده است. بنابراین، از کسی که آن روز(روزی که بر حضرت زهرا علیهاالسلام ظلم و ستم روا داشتند) را نمیخواست و بدان راضی نبود، رفع بلا میشود؛ زیرا زیارت آن حضرت کاشف است از تولّی و اینکه در آن روز نبوده است تا تولای خودش را اظهار کند، امروز به همان اعتقاد، به توسل و دعا و زیارت مشغول است؛ لذا از مشمولیت بلا خارج خواهد شد.
در محضر بهجت، ج۲، ص۲۹۹
یکشنبه 97/10/02
تفسیر
در آیات اشاره به حالت جمعى کرده که هر روز شکل تازه اى به خود مى گیرند.
روزى در صف مؤمنان.
روز دیگر در صف کفار.
باز در صف مؤمنان.
و سپس در صفوف کفار متعصب و خطرناک قرار مى گیرند، خلاصه هر لحظه به شکلى و هر روز به رنگى در مى آیند و سرانجام در حال کفر و بى ایمانى جان مى دهند!
نخستین آیه درباره سرنوشت چنین کسانى مى گوید:
آنها که ایمان آوردند سپس کافر شدند، باز ایمان آوردند و بار دیگر راه کفر پیش گرفتند و سپس بر کفر خود افزودند، هرگز خداوند آنها را نمى آمرزد و به راه راست هدایت نمى کند (إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا کُفْراً لَمْ یَکُنِ اللّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِیَهْدِیَهُمْ سَبیلاً).
این تغییر روش هاى پى در پى، و هر روز به رنگى در آمدن، یا مولود تلوّن و عدم تحقیق کافى در مبانى اسلام بود، و یا نقشه اى بود که افراد منافق و کفار متعصب اهل کتاب، براى متزلزل ساختن مؤمنان واقعى، طرح و اجرا مى کردند که با این رفت و آمدهاى پى در پى، مؤمنان واقعى را در ایمان خود متزلزل سازند، چنان که در آیه ۷۲ سوره آل عمران شرح آن گذشت.
البته آیه فوق هیچگونه دلالتى بر عدم قبول توبه این گونه اشخاص ندارد، بلکه موضوع سخن در آیه، تنها آن دسته اى هستند که در حال شدت کفر، سرانجام چشم از جهان مى پوشند، چنین افرادى به مقتضاى بى ایمانى و عملشان، نه شایسته آمرزشند و نه هدایت، مگر این که در کار خود تجدید نظر کنند.
تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۳۷ سوره نساء
یکشنبه 97/10/02
اولین سخنرانی آیتالله مجتبی تهرانی پس از رحلت امام
این روایت از علی (علیهالسلام) است: «شُکرُ مَن فَوقَک بِصِدقِ الوَلاء» شکر کسی که مافوق تو است به این است که راست بگویی از نظر پذیرش سرپرستی و ولایت او.
میگویی خدا فوق همه [است]، بسیار خوب، شکر میخواهی به او بکنی، شکر او چیست؟ صدق ولاء است، پیغمبر، علی (علیهالسلام)، ائمهی طاهرین (صلواتاللهعلیهماجمعین) هر ولایتی، به اطاعت است. تا برسد به ولایت فقیه، آن هم همین است.
دوستان من در ماه رمضان اگر یادتان باشد مکرر به شما گفتم، گفتم نعمت وجود امام را قدر بدانید! آیا ما صدق ولاء نسبت به امام داشتیم؟ در همین بحث شکر، گفتم این نعمت بزرگ است، یک مجتهد جامعالشرایط، از هر جهت علماً، عملاً، ابعاد گوناگون، گفتم قدرش را بدانید، خدا را شاهد میگیرم این دو هفته، مکرر در این فکر بودم، خدا نکند ما کفران وجود او را کردیم که از ما گرفتی. ۶۸/۳/۲۴
یکشنبه 97/10/02
حجت الاسلام پناهیان
در دین، تعابیر متعددی هست که به «کنترل ذهن» اشاره دارد؛ یکی از آنها کلمۀ «ذکر» است. در مقابلش «غفلت» بهمعنای عدم کنترل ذهن است؛ یعنی عدم توانایی در توجه پیداکردن.
امام صادق(ع) میفرماید: ریشۀ همۀ بدبختیها غفلت است و ریشۀ همۀ سعادتها ذکر است (مصباحالشریعه/55)
چرا ما باوجود اینهمه گرایش خوبی که داریم، و باوجود اینکه گرایشهای بدمان ضعیف است، معمولاً بد میشویم و خوب نمیشویم؟ به خاطر «ذکر»!
خیلیها فکر میکنند که دنیا بهخاطر اینکه نقد و شیرین است، دلِ ما را بُرده و آخرت هم چون نسیه است و شیرینیهایش را نچشیدهایم، دل ما را نبرده است. این افراد بهشدّت اشتباه میکنند!
اتفاقاً نقدبودنِ دنیا به تو اثبات میکند که دنیا شیرین نیست! دنیا در کنار هر لذّتش، زجری به تو میدهد که باعث میشود حالت از دنیا بههم بخورد! آخرت هم چون نسیه است، شیرینتر است؛ چون خیالِ شیرینی از خود آن شیرینی بالاتر است!
دنیا چون ذکرش بیشتر در ذهن ما هست و بیشتر به یادش هستیم، دلمان را برده است؛ یعنی خودمان سرِ خودمان را کلاه میگذاریم و دنیا را شیرین تصور میکنیم! دربارۀ آخرت هم چون کمتر به یادش هستیم، لذا کمتر دل به آن دادهایم.
پنجشنبه 97/09/29
نباید دنبال ریاست بدویم!
عن النّبیّ صلَّى اللَّه علیه و آله قال: لا یُؤَمَّرُ رَجُلٌ عَلىٰ عَشَرَةٍ فَما فَوقَهُم اِلّا جِیءَ بِهِ یَومَ القیامَةِ مَغلولَةً یَدُهُ اِلىٰ عُنُقِه فَاِن کانَ مُحسِناً فُکَّ عَنهُ وَ اِن کانَ مُسیئاً زیدَ غِلّاً اِلىٰ غِلِّهِ.
این حدیث دربارهی بنده و امثال بنده است؛
? [رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله] فرمود که هیچ کس نیست که بر ده نفر یا بیشتر ریاست و امارت داشته باشد، مگر اینکه در روز قیامت وقتی که او را میآورند، دستبسته وارد محشر میکنند.
? نفْس این مسئولیّت و آمریّت و ریاست، یک تبعاتی دارد که ایجاب میکند این را.
در آن حوزهِی مأموریّت که ما آنجا رئیسیم، مدیریم، یک کارهای هستیم، بعضی از کارها انجام میگیرد که ما میتوانستیم مانع آن بشویم و نشدیم، یا بعضی از کارها باید انجام میگرفت انجام نگرفت. اگر ماها عقل داشته باشیم، باید دنبال ریاست ندویم؛ ریاست این تبعات را دارد. این آمریّت و ریاست، این خطرات را دارد که روز قیامت وقتی او را بیاورند، مغلولاً (دستبسته) میآورند؛ این چیز خیلی مهمّی است. مغلولاً میآورند او را در پای محاسبهی الهی.
اگر چنانچه او آدم خوبی بود، درستکار بود، در آنچه انجام گرفته بود تقصیری و گناهی متوجّه او نبود، اینجا رها میکنند او را.
? امّا اگر نه، انسان نیکوکاری نبوده است در دنیا، خودش هم آدم بدکار و بدعملی بوده است ــ هرجور بدعملیای که فرض کنید ــ اینجا آن گرفتاری و آن غل و زنجیری که به او بسته شده است، افزایش پیدا میکند.
اینها را باید ما بفهمیم؛ اینها را باید بفهمیم. دنبال کرسیهای ریاست [بودن] ــ چه ریاست اجرائی، چه ریاست تقنینی؛ میبینید برای نمایندگی مجلس بعضی خودشان را میکُشندــ عقل نیست، تدبیر نیست. ۹۷/۹/۲۷