موسسه آموزش عالی ریحانة النبی (سلام الله علیها)
سلاح ما، قلم است؛ سلاحمان را بر زمین نمی گذاریم....
سلاح ما، قلم است؛ سلاحمان را بر زمین نمی گذاریم....
یکشنبه 97/06/25
4- شناخت طرف مقابل خودتان
وقتى بصيرت بود، آن وقت شما ميدانيد با كِى طرفيد، ابزار لازم را با خودتان برميداريد. يك روز شما ميخواهيد تو خيابان قدم بزنيد، خوب، با لباس معمولى، با يك دمپائى هم ميشود رفت تو خيابان قدم زد؛ اما يك روز ميخواهيد برويد قلهى دماوند را فتح كنيد، او ديگر تجهيزات خودش را ميخواهد. بصيرت يعنى اينكه بدانيد چه ميخواهيد، تا بدانيد چه بايد با خودتان داشته باشيد.
یکشنبه 97/06/25
روزی یک مرد روحانی با خداوند مکالمه ای داشت: ‘خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟، خداوند او را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد، مرد نگاهی به داخل انداخت، درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود، که آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد، افرادی که دور میز نشسته بودند بسیار لاغر مردنی و مریض حال بودند، به نظر قحطی زده می آمدند، آنها در دست خود قاشق هایی با دسته بسیار بلند داشتند که این دسته ها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از آنها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پر نمایند، اما از آن جایی که این دسته ها از بازوهایشان بلند تر بود، نمی توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند.
مرد روحانی با دیدن صحنه بدبختی و عذاب آنها غمگین شد، خداوند گفت: تو جهنم را دیدی، حال نوبت بهشت است’، آنها به سمت اتاق بعدی رفتند و خدا در را باز کرد، آنجا هم دقیقا مثل اتاق قبلی بود، یک میز گرد با یک ظرف خورش روی آن و افراد دور میز، آنها مانند اتاق قبل همان قاشق های دسته بلند را داشتند، ولی به اندازه کافی قوی و چاق بوده، می گفتند و می خندیدند، مرد روحانی گفت: خداوندا نمی فهمم؟ خداوند پاسخ داد: ساده است، فقط احتیاج به یک مهارت دارد، می بینی؟ اینها یاد گرفته اند که به یکدیگر غذا بدهند، در حالی که آدم های طمع کار اتاق قبل تنها به خودشان فکر می کنند. هنگامی که موسی فوت می کرد، به شما می اندیشید، هنگامی که عیسی مصلوب می شد، به شما فکر می کرد، هنگامی که محمد وفات می یافت نیز به شما می اندیشید، گواه این امر کلماتی است که آنها در دم آخر بر زبان آورده اند، این کلمات از اعماق قرون و اعصار به ما یادآوری می کنند که یکدیگر را دوست داشته باشید، که به همنوع خود مهربانی نمایید، که همسایه خود را دوست بدارید، زیرا که هیچ کس به تنهایی وارد بهشت خدا (ملکوت الهی) نخواهد شد.
شنبه 97/06/24
شما اگر خدای ناکرده جانب وصل به خداوند و اتصال به معنویت را از دست بدهید با توجه به این که مراجعهی دینی به شما زیاد است، اندکی بگذرد خالی خواهید شد.
انسان اگر مرتب برای مردم حرف بزند و جواب آنها را بدهد و برایشان بگوید خالی میشود درست مثل استخری که از یک طرف خالی میشود، ولی از طرف دیگر پر نمیشود و آب تازهیی وارد آن نمیگردد.معنویات در درون انسان، پوچ خواهد شد.
بنابراین خیلی لازم است، همچنان که دستی برای فیض بخشیدن به سوی مردم دارید دستی هم برای فیض گرفتن از معنویت داشته باشید. و این ممکن نیست، مگر با توجه و ذکر و خشوع و توسل. ۱۳۷۱/۱۱/۸ آیتالله خامنهای
چهارشنبه 97/06/21
مسایل فرهنگی حقیقتاً درخور این است که به آن، با سعهی صدر و اهتمام و دلسوزی عمیق و همراه با خبرگی و کارشناسی رسیدگی بشود.
همهی کارها را خبرهها انجام میدهند؛ چرا کار فرهنگی را خبرهها نباید انجام بدهند و هر کسی وارد میدان کار فرهنگی بشود و چیزی بگوید و نظری بدهد و اقدامی بکند؟
متأسفانه خیلی از کسانی که میتوانند کار فرهنگی بکنند، به کارهای اجرایی و یا سیاسی مشغولند، یا حتّی اگر با نام فرهنگی هم حضور دارند، باطن کار، با کار سیاسی است. ۶۸/۱۰/۱۲
فرهنگ و کار فرهنگی در کلام امام خامنهای
چهارشنبه 97/06/21
3- جهت شناخت دوست و دشمن در شرایط فتنه
«بصيرت خودتان را بالا ببريد، آگاهى خودتان را بالا ببريد. من مكرر اين جملهى اميرالمؤمنين را به نظرم در جنگ صفين در گفتارها بيان كردم كه فرمود: «الا و لايحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصّبر». ميدانيد، سختى پرچم اميرالمؤمنين از پرچم پيغمبر، از جهاتى بيشتر بود؛ چون در پرچم پيغمبر دشمن معلوم بود، دوست هم معلوم بود؛ در زير پرچم اميرالمؤمنين دشمن و دوست آنچنان واضح نبودند.»[31]