موسسه آموزش عالی ریحانة النبی (سلام الله علیها)
سلاح ما، قلم است؛ سلاحمان را بر زمین نمی گذاریم....
سلاح ما، قلم است؛ سلاحمان را بر زمین نمی گذاریم....
یکشنبه 97/10/02
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
شخصی میگفت در خواب به من گفتند به مردم بگو: برای رفع گرفتاریها و نگرانیها به زیارت حضرت زهرا علیهاالسلام ملتزم شوند.
بنده تعبیر این خواب را نفهمیدم، مگر اینکه گفته شود: حضرت زهرا علیهاالسلام برای مردمِ همین امروز کشته شده است. بنابراین، از کسی که آن روز(روزی که بر حضرت زهرا علیهاالسلام ظلم و ستم روا داشتند) را نمیخواست و بدان راضی نبود، رفع بلا میشود؛ زیرا زیارت آن حضرت کاشف است از تولّی و اینکه در آن روز نبوده است تا تولای خودش را اظهار کند، امروز به همان اعتقاد، به توسل و دعا و زیارت مشغول است؛ لذا از مشمولیت بلا خارج خواهد شد.
در محضر بهجت، ج۲، ص۲۹۹
یکشنبه 97/10/02
تفسیر
در آیات اشاره به حالت جمعى کرده که هر روز شکل تازه اى به خود مى گیرند.
روزى در صف مؤمنان.
روز دیگر در صف کفار.
باز در صف مؤمنان.
و سپس در صفوف کفار متعصب و خطرناک قرار مى گیرند، خلاصه هر لحظه به شکلى و هر روز به رنگى در مى آیند و سرانجام در حال کفر و بى ایمانى جان مى دهند!
نخستین آیه درباره سرنوشت چنین کسانى مى گوید:
آنها که ایمان آوردند سپس کافر شدند، باز ایمان آوردند و بار دیگر راه کفر پیش گرفتند و سپس بر کفر خود افزودند، هرگز خداوند آنها را نمى آمرزد و به راه راست هدایت نمى کند (إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا کُفْراً لَمْ یَکُنِ اللّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِیَهْدِیَهُمْ سَبیلاً).
این تغییر روش هاى پى در پى، و هر روز به رنگى در آمدن، یا مولود تلوّن و عدم تحقیق کافى در مبانى اسلام بود، و یا نقشه اى بود که افراد منافق و کفار متعصب اهل کتاب، براى متزلزل ساختن مؤمنان واقعى، طرح و اجرا مى کردند که با این رفت و آمدهاى پى در پى، مؤمنان واقعى را در ایمان خود متزلزل سازند، چنان که در آیه ۷۲ سوره آل عمران شرح آن گذشت.
البته آیه فوق هیچگونه دلالتى بر عدم قبول توبه این گونه اشخاص ندارد، بلکه موضوع سخن در آیه، تنها آن دسته اى هستند که در حال شدت کفر، سرانجام چشم از جهان مى پوشند، چنین افرادى به مقتضاى بى ایمانى و عملشان، نه شایسته آمرزشند و نه هدایت، مگر این که در کار خود تجدید نظر کنند.
تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۳۷ سوره نساء
یکشنبه 97/10/02
اولین سخنرانی آیتالله مجتبی تهرانی پس از رحلت امام
این روایت از علی (علیهالسلام) است: «شُکرُ مَن فَوقَک بِصِدقِ الوَلاء» شکر کسی که مافوق تو است به این است که راست بگویی از نظر پذیرش سرپرستی و ولایت او.
میگویی خدا فوق همه [است]، بسیار خوب، شکر میخواهی به او بکنی، شکر او چیست؟ صدق ولاء است، پیغمبر، علی (علیهالسلام)، ائمهی طاهرین (صلواتاللهعلیهماجمعین) هر ولایتی، به اطاعت است. تا برسد به ولایت فقیه، آن هم همین است.
دوستان من در ماه رمضان اگر یادتان باشد مکرر به شما گفتم، گفتم نعمت وجود امام را قدر بدانید! آیا ما صدق ولاء نسبت به امام داشتیم؟ در همین بحث شکر، گفتم این نعمت بزرگ است، یک مجتهد جامعالشرایط، از هر جهت علماً، عملاً، ابعاد گوناگون، گفتم قدرش را بدانید، خدا را شاهد میگیرم این دو هفته، مکرر در این فکر بودم، خدا نکند ما کفران وجود او را کردیم که از ما گرفتی. ۶۸/۳/۲۴
یکشنبه 97/10/02
حجت الاسلام پناهیان
در دین، تعابیر متعددی هست که به «کنترل ذهن» اشاره دارد؛ یکی از آنها کلمۀ «ذکر» است. در مقابلش «غفلت» بهمعنای عدم کنترل ذهن است؛ یعنی عدم توانایی در توجه پیداکردن.
امام صادق(ع) میفرماید: ریشۀ همۀ بدبختیها غفلت است و ریشۀ همۀ سعادتها ذکر است (مصباحالشریعه/55)
چرا ما باوجود اینهمه گرایش خوبی که داریم، و باوجود اینکه گرایشهای بدمان ضعیف است، معمولاً بد میشویم و خوب نمیشویم؟ به خاطر «ذکر»!
خیلیها فکر میکنند که دنیا بهخاطر اینکه نقد و شیرین است، دلِ ما را بُرده و آخرت هم چون نسیه است و شیرینیهایش را نچشیدهایم، دل ما را نبرده است. این افراد بهشدّت اشتباه میکنند!
اتفاقاً نقدبودنِ دنیا به تو اثبات میکند که دنیا شیرین نیست! دنیا در کنار هر لذّتش، زجری به تو میدهد که باعث میشود حالت از دنیا بههم بخورد! آخرت هم چون نسیه است، شیرینتر است؛ چون خیالِ شیرینی از خود آن شیرینی بالاتر است!
دنیا چون ذکرش بیشتر در ذهن ما هست و بیشتر به یادش هستیم، دلمان را برده است؛ یعنی خودمان سرِ خودمان را کلاه میگذاریم و دنیا را شیرین تصور میکنیم! دربارۀ آخرت هم چون کمتر به یادش هستیم، لذا کمتر دل به آن دادهایم.
پنجشنبه 97/09/29
نباید دنبال ریاست بدویم!
عن النّبیّ صلَّى اللَّه علیه و آله قال: لا یُؤَمَّرُ رَجُلٌ عَلىٰ عَشَرَةٍ فَما فَوقَهُم اِلّا جِیءَ بِهِ یَومَ القیامَةِ مَغلولَةً یَدُهُ اِلىٰ عُنُقِه فَاِن کانَ مُحسِناً فُکَّ عَنهُ وَ اِن کانَ مُسیئاً زیدَ غِلّاً اِلىٰ غِلِّهِ.
این حدیث دربارهی بنده و امثال بنده است؛
? [رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله] فرمود که هیچ کس نیست که بر ده نفر یا بیشتر ریاست و امارت داشته باشد، مگر اینکه در روز قیامت وقتی که او را میآورند، دستبسته وارد محشر میکنند.
? نفْس این مسئولیّت و آمریّت و ریاست، یک تبعاتی دارد که ایجاب میکند این را.
در آن حوزهِی مأموریّت که ما آنجا رئیسیم، مدیریم، یک کارهای هستیم، بعضی از کارها انجام میگیرد که ما میتوانستیم مانع آن بشویم و نشدیم، یا بعضی از کارها باید انجام میگرفت انجام نگرفت. اگر ماها عقل داشته باشیم، باید دنبال ریاست ندویم؛ ریاست این تبعات را دارد. این آمریّت و ریاست، این خطرات را دارد که روز قیامت وقتی او را بیاورند، مغلولاً (دستبسته) میآورند؛ این چیز خیلی مهمّی است. مغلولاً میآورند او را در پای محاسبهی الهی.
اگر چنانچه او آدم خوبی بود، درستکار بود، در آنچه انجام گرفته بود تقصیری و گناهی متوجّه او نبود، اینجا رها میکنند او را.
? امّا اگر نه، انسان نیکوکاری نبوده است در دنیا، خودش هم آدم بدکار و بدعملی بوده است ــ هرجور بدعملیای که فرض کنید ــ اینجا آن گرفتاری و آن غل و زنجیری که به او بسته شده است، افزایش پیدا میکند.
اینها را باید ما بفهمیم؛ اینها را باید بفهمیم. دنبال کرسیهای ریاست [بودن] ــ چه ریاست اجرائی، چه ریاست تقنینی؛ میبینید برای نمایندگی مجلس بعضی خودشان را میکُشندــ عقل نیست، تدبیر نیست. ۹۷/۹/۲۷
سه شنبه 97/09/27
کرامت هست آن جایی که سائل می شود پیدا
اگر چه دست و پـا گم می شود، دل می شود پیدا
گره از مشهد و قم وا نگشته بر نخواهد گشت
برادر خواهری اینگونه مشـکل می شود پیـــدا
ز هر دلــشوره ای دل را به دریــای تو باید زد
که قدر اشک از امواج ساحل می شود پیدا
دل ایران ز لطف سایه ی خورشید مشهد گرم
و قم همشیره اش چون ماه کامل می شود پیدا
دو دلبر از جناب حضرت موسی بن جعفر چون
حسین و زینبی حیدر شمایل می شود پیدا
بدون زهر هم معصو مه ی دور از رضا می مرد
مـــثالش زینـب کبـــری، دلایـــل می شود پیــدا
شنبه 97/09/24
حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) از دیرباز در بین عاشقان اهل بیت(ع) از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است. امام خمینی، رهبر کبیر انقلاب اسلامی نیز تقید خاصی به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) داشتند، به طوری که بعد از ورود به میهن در بهمن 1357 و در بحبوحه وقایع انقلاب، قصد زیارت حرم عبدالعظیم کردند.
ابوالفضل توکلیبینا از اعضای موتلفه اسلامی که راننده اتومبیل حامل امام به شهر ری برای زیارت حرم حضرت عبدالعظیم(ع) بود در این رابطه میگوید: در یکی از روزهای نزدیک به 22 بهمن 1357، حضرت امام اظهار تمایل کردند که برای زیارت حضرت عبدالعظیم، به شهر ری بروند. تصمیم ایشان را حاج احمد آقا به ما ابلاغ کرد.
در آن وقت حکومت نظامی برقرار بود. حدود ساعت نه و ربع شب، ماشین را در پارکینگ محل سکونت امام آوردم و ایشان به اتفاق حاج احمد آقا و شهید عراقی سوار شدند و من هم بسرعت به سمت شهرری حرکت کردم. پس از ورود به بازار، حدود ده متر به حرم مانده، ماشین را متوقف کردم. بازار بسته بود. در آن ساعت شب، جمعیتی هم نبود. ولی نمیدانم چگونه خبر ورود امام به حرم حضرت عبدالعظیم پخش شد که جمعیت، به یکباره مانند آبی که از زمین بجوشد بازار و صحن را پر کرد.
به هرحال توانستیم حضرت امام را به حرم ببریم و امام هم به سرعت زیارت کرد و برگشت که در مجموع، بیش از نیم ساعت طول نکشید؛ اما مشکل این بود که چگونه امام را از حرم به بیرون منتقل کنیم. چون جمعیت زیاد بود و فشار میآورد.وقتی امام سوار شدند، دیدیم جمعیت مانع از حرکت میشوند. من به آرامی ماشین را به حرکت در آوردم. حاج احمد آقا دلواپس بود و میگفت: آقای توکلی الآن میافتند زیر ماشین. به هرحال، به هر زحمتی که بود، ماشین را به قسمت فلکه شهرری هدایت کردم. بعد به سرعت اتومبیل را به سوی مدرسه علوی هدایت کردم.